خواننده
آهنگساز
نوازنده
مدرس دانشگاه
در آتش عشقت چو اسفند بسوزمتا لحظه ی دیدار به در چشم بدوزم
در ناز و نگاهت صد بهار برپاستامسال نکو بودنش از چشم تو پیداست
به تنم جانا جانا نفسی یارا یارا که تو مظهر صفاییبا توام تنها تنها غیر تو حاشا حاشا که تو معبد وفایی
صدای تو هوای تو کنار حوض کاشیاز این بهتر چه تقدیری که جان من تو باشی
الهی نرسد روزی که در قلبم نباشیتو با موسیقی عشق کنارم هم نوازی
منم مات نگاه تو به لبخند تو راضیتو از معجزه عشق یه سال نو میسازی